پروانه ای در دفتر خاطرات

من سکوت کردم کسی نپرسید چرا؟میدانم زمان فریاد چند ثانیه دیگر است...

پروانه ای در دفتر خاطرات

من سکوت کردم کسی نپرسید چرا؟میدانم زمان فریاد چند ثانیه دیگر است...

 

 

مربع مربع دوست داشتنت را می شمارم

دیگر چیزی نمانده

طاقت من

یک کبریت بکشم

تمام می شود ....

نظرات 3 + ارسال نظر
مرتضی (rooshanak.blogfa) جمعه 4 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 03:19 ب.ظ http://www.rooshanak.blogfa.com

سلام روشنک جان
من مرتضی صاحب وبلاگ روشنک هستم ازم خواسته بودی بهت سر بزنم منم زدم
ای میلمو واست گذاشتم دلت خواست بهم pmبده خوشحال می شم
ایام عشقت پایدار
خدانگهدار

بنیامین دیلم کتولی دوشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 08:09 ب.ظ http://www.alakhan-valakhan.persianblog.com

سلام...زیبا ست ...اما شما که استعداد داری چرا کم فروشی می کنی...با یک شعر تازه چشم براهم...ممنون

شکیبا چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:38 ب.ظ http://kfm.blogsky.com

وبلاگ قشنگی داری به کلبه فقیرانه من هم سری بزن
http://kfm.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد