پروانه ای در دفتر خاطرات

من سکوت کردم کسی نپرسید چرا؟میدانم زمان فریاد چند ثانیه دیگر است...

پروانه ای در دفتر خاطرات

من سکوت کردم کسی نپرسید چرا؟میدانم زمان فریاد چند ثانیه دیگر است...

 

 

 

هـرگـز نـخواسـتـم کـه تـو را بـا کسـی قـسـمـت کنـم

یـا از تـو بـا خـودم یـه لـحـظـه صـحـبت کنـم

هـرگـز نـخواسـتـم کـه بـه داشـتـن تـو عـادت کنـم

بگـم فـقـط مـال مـنـی بـه تـو جـسـارت کنـم

امـا تـو خـلـوت خـودم تـنـها فـقـط مـال منـی

تـرسـم ایـنـه کـه رو تـنـت جـای نـگاهم بمـونـه

یـا روی تـیـشه چشـات غـبـار آهـم بمـونـه

تـو پـاک و سـاده مـثـل خـواب حـتـی بـا بـوسـه ای میـشکـنـی

شـکل هـمه آرزوهـام تجـسـم خـواب منـی

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد