پروانه ای در دفتر خاطرات

من سکوت کردم کسی نپرسید چرا؟میدانم زمان فریاد چند ثانیه دیگر است...

پروانه ای در دفتر خاطرات

من سکوت کردم کسی نپرسید چرا؟میدانم زمان فریاد چند ثانیه دیگر است...

 

 

آن شب که دلم لرزید
گفتی به کنارم باش
و از آینه چشمم نقشی به خیال انداز
تو ماندی و من ماندم تا صبح در آغوشت
یکبار گشودم چشم
دیدم همه جا بی تو
بی خود شده ام با تو
آخر چه بگویم من ؟
این را که دلم ترسید ؟
دیدی ز خیال تو
نقشی ز قلم لرزید!

 

 

 

 

تا نهان سازم از تو بار دگر
راز این خاطر پریشان را
میکشم بر نگاه ناز آلود
نرم و سنگین حجاب مژگان را
دل گرفتار خواهشی جانسوز
از خدا راه چاره می جویم
پارسا وار در برابر تو
سخن از زهد و توبه می گویم
آه ... هرگز گمان مبر که دلم
با زبانم رفیق و همراهست
هر چه گفتم دروغ بود دروغ
کی ترا گفتم آنچه دلخواهست
تو برایم ترانه میخوانی
سخنت جذبه ای نهان دارد
گویا خوابم و ترانه تو
از جهانی دگر نشان دارد
شاید این را شنیده ای که زنان
در دل ”آری و نه“ به لب دارند
ضعف خود را عیان نمیسازند
راز دار و خموش و مکارند
آه من هم زنم ‚ زنی که دلش
در هوای تو میزند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال 

 

روشنک 



 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
حمیدرضا چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 05:17 ب.ظ http://www.silverchance.blogfa.com


سلام دوست عزیز
ما برای کسب درامد از اینترنت محیطی شفاف وساده و قانونی(مطابق با مصوبه مجلس شورای اسلامی) برایتان مهیا نموده ایم.
سایت فرهنگی ایران بین به عنوان تنها راه قانونی کسب درامد اینترنتی در ایران افتخار آنرا دارد که اصول سیستم شبکه ای خود را مطابق با مصوبه قانون مجلس شورای اسلامی در مورد تجارت الکترونیک و نتورک مارکتینگ در ایران همسو نماید.
شما میتوانید بدون پرداخت هزینه عضویت و با ثبت نام رایگان و به میزان فعالیت خود درامدی از 2 تا بیش از 50 هزار تومان در روز رو بدست آورید...
اگر امکانش هست آدر س وبلاگ من تو پیوند اتون قرار دهید

http://www.silverchance.blogfa.com





برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد