پروانه ای در دفتر خاطرات

من سکوت کردم کسی نپرسید چرا؟میدانم زمان فریاد چند ثانیه دیگر است...

پروانه ای در دفتر خاطرات

من سکوت کردم کسی نپرسید چرا؟میدانم زمان فریاد چند ثانیه دیگر است...

اشتباه...

 

 

 

به اشتباه پا به دنیا گذاشتیم
به اشتباه زیستیم
و
یقینا به اشتباه خواهیم مرد
کسی یافت می شود
این سیر را نه به اشتباه بل به حقیقت پیموده باشد؟
 
مادران و پدرانی از قبل تعیین شده
شناسنامه هایی از قبل آماده شده
زندگی دیکته واری که از قبل به خوبی دیکته شده
چه کسی جرات عصیان دارد؟
من؟
تو؟
و
یا اویی که هنوز به دنیا نیامده؟
اصلا" عصیان چه معنایی می دهد،
وقتی عصیان هم به تو دیکته شده باشد؟
 
این چرخ بنایش به اشتباه گذاشته شده
و
گرداننده
آیا او هم در تصادم اشتباهی " بود" شده؟
آیا کسی یافت می شود که به اشتباه هم شده،
سرنخ این کلاف سر در گم را به دست آورد؟
و از کجا معلوم معمایی در کار است؟
شاید اشتباه ما در اینجاست
شاید ما همه چیز را به اشتباه
اشتباه می بینیم
شاید حقیقت همزاد اشتباه است!
و یا چیزی نیست
جز سیل زنجیره وار اشتباهات تکرار شده!
آیا کسی یافت می شود عکس این را به اثبات رساند؟
 
آری
به اشتباه به دنیا خواهیم آمد
به اشتباه خواهیم زیست
و
به اشتباه این فانی را ترک خواهیم کرد
بی آن که کسی یافت شود
دست توقف بر این چرخ زند!...

 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
شیما یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 08:23 ب.ظ http://havij-e-narenji.blogsky.com

روشنک جان سلام
نمی دونم چرا نوشتی که همه چیز اشتباست
راستش به نظر من که هیچ کدوم از افریده های خدا اشتباه نیستن مخصوصا به دنیا اومدن.زیستن و مردن ما انسانها
شاید تو داری اشتباه فکر می کنی
امیدوارم این متن از دله خودت نباشه
گر چه اگه خودت هم ننوشته باشی باز هم تا ادم به یک چیزی ایمان نداشته باشه از اون خوشش نمی یاد و تا از یه چیزی خوشش نیاد اون رو مطرح نمی کنه
به هر حال فکر میکنم بهتر باشه در این مورد بیشتر فکر کنی

به من هم سر بزن
خداحافظ

یلدا چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:41 ق.ظ http://ghoorbaghe.blogsky.com

باهات کاملا موافقم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد