پروانه ای در دفتر خاطرات

من سکوت کردم کسی نپرسید چرا؟میدانم زمان فریاد چند ثانیه دیگر است...

پروانه ای در دفتر خاطرات

من سکوت کردم کسی نپرسید چرا؟میدانم زمان فریاد چند ثانیه دیگر است...

عشق...

 

 

 

عشق را می گویم

 باید این حادثه را از نگه سبز تو آغاز نمود

 عشق را بایداز زمزمه

بارش چشمان تو  با واژه احساس سرود

 و در این  قدرت دریایی تو

 کشتی توفان زده را  در دل امواج سپرد

به تب حادثه غرق شدن مردن و آغاز شدن

 به هم آوایی قلب دو پرنده  به سبکبالی اوج

 دل سپردن به شب هم نفسی راغب پرواز شدن

 آری

عشق را  باید ابراز نمود

 عشق را  باید گفت

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد